Web Analytics Made Easy - Statcounter
به نقل از «جماران»
2024-05-05@19:09:18 GMT

به یاد استادم سید جواد طباطبایی؛ چقدر زود دیر می شود!

تاریخ انتشار: ۱۵ اسفند ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۷۲۶۶۶۲۹

به یاد استادم سید جواد طباطبایی؛ چقدر زود دیر می شود!

پایگاه خبری جماران: اواخر دهه شصت و اوایل دهه هفتاد شمسی اوج شکوفایی علمی و آموزشی دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران بعد از انقلاب بهمن 57 بود. در آن زمان اساتید برجسته و پیش کسوتی چون جواد شیخ الاسلامی، محمد رضوی، ابوالفضل قاضی، ناصر کاتوزیان، هوشنگ مقتدر، احمد ساعی و... از تیغ تسویه انقلاب فرهنگی رهیده و در این دانشکده حضور داشتند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

علاوه بر آن اساتید جوان و پرشوری چون سید جواد طباطبایی، حسین بشیریه، سید حسین سیف زاده، جمشید ممتاز و... که از دانشگاههای اروپا و امریکا، فارغ التحصیل شده بودند، برای فعالیت های علمی، پژوهشی به ایران بازگشته بودند. امید جان تازه ای گرفته بود و انتظار میرفت پس از انقلابی توده ای و جنگی طولانی، ایران ققنوس وار از خاکستر خود برخیزد و با جبران مافات راه ترقی و توسعه در پیش بگیرد. بهترین جوانان ایران با شور و هیجانی وصف ناپذیر با حضور در این دانشکده که بعد از دارالفنون اولین نهاد علمی و آموزشی در ایران محسوب می شد و تحت عنوان مدرسه علوم سیاسی از آذر 1278 آغاز به کار کرده بود، پای در جای پای بزرگان تاریخ ایران گذاشته بودند تا راه و رسم اداره صحیح کشور را بیاموزند یا با اندیشه ورزی و تحول فکری، متفکران آینده ایران شوند؛ آنان فراموش کرده بودند، ایران کشور چهار فصلی است که از پس بهار و تابستان، پائیز و زمستان نیز از راه خواهد رسید و این شرایط دولت مستعجلی بیش نخواهد بود. در میان اساتید جوان سید جواد طباطبایی پرشورتر می نمود و به سرعت در میان اهل علم و قلم به عنوان استادی کامل و دانشوری فاضل شناخته شد و از مشاهیر ایران و از افاضل دوران گشت. او درخت اندیشه را چنان شاخ و برگ می داد و شهد کلام و حقیقت پیام را به گونه ای به دانش پژوهان منتقل می کرد که کلاس درس به مجلسی نغز مبدل می شد و مخاطب به وجد می آمد؛ اما او تواضع، فروتنی، مصابرت و شکیبایی امثال دکتر بشیریه را نداشت و چون خدنگی راست قامت در مقابل کژی ها ، شعله جانش روشنتر می شد و با زبانی آتشین و پر حرارت، بدون مداهنه، در عین استواری نظر و نکته اندازی های بدیع مشعل چهره فروزان می کرد و با تقبیح مخاطب او را به سخره می گرفت و به تندی شتم می کرد و با رویکردی جسورانه با دلیری و راد مردی با جهل می جنگید و بدون توجه به مصلحت بر حقیقت پای می فشرد، لذا او اولین کسی بود که تبر اخراج بر قامت برافراشته اش فرو نشست و باید کرسی استادی را ترک می کرد که کرد و با علو طبعی که داشت حتی برای بردن وسایل شخصی اش به دانشکده برنگشت. بعد از او دیگر اساتید نامدار این مرکز علمی و آموزشی یکان، دوگان یا دار فانی را وداع گفتند و یا جلای وطن کردند و جولانگاه امید دانش پژوهان به دام حرمان گرفتار آمد و شد آنچه نباید می شد.

 دکتر طباطبایی نقطه عزیمت تلاش های علمی خود را بر زوال اندیشه و انحطاط ایران متمرکز کرده بود. اگر او با دهای تمام و خرد بسیار با کمال فضل و بلاغت و استحکام ظرافت و لطافت در سخن و دقت معانی با سلاست عبارات و دقت اشارات، تاریخ اندیشه سیاسی در ایران و اسلام تدریس می کرد و این اندیشه ها را با غرب می سنجید، هدف اصلی وی فهم این نکته کانونی بود که زوال اندیشه به انحطاط ایران انجامیده است. استاد اندیشه سیاسی در هر ترم در هر مقاطع عالی، فقط یک اندیشمند سیاسی را تدریس می کرد. از طرفی هگل و ماکیاولی از غرب و از دیگر سو فارابی، ابن خلدون و خواجه نظام الملک یا به تعبیر وی ماکیاول شرق از دنیای اسلام تا در یک فرایند مقایسه ای تطبیقی امکان فهم فکر فلسفه سیاسی برای مخاطبان بهتر فراهم آید. وی با تسلط کم نظیری که به زبان های خارجی داشت، کنه اندیشه را با ریشه-یابی کلمات و لغات واکاوی نموده و بطن اندیشه فیلسوفان غربی و اسلامی را به دانشجویان به درستی انتقال می داد. او به خوبی دریافته بود که در دنیای اسلام تا زمانی که سیادت عقل بر نقل حاکم بود و این دین و آئین از زاویه عقل فهم و درک می شد راه بالندگی و اعتلا هموار بود، کما اینکه قرون چهارم و پنجم هجری اوج این غنای فکری و تمدنی بود؛ اما از زمانی که اخباری گری و حدیث گرایان و اهل نقل، عقل را به تعطیلی کشاندند، تمدن اسلامی نیز راه انحطاط و زوال در پیش گرفت. 

    اینجانب که از مهر 1371 در مقطع کارشناسی ارشد در دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران پذیرفته شده بودم، با اغتنام از فرصت پیش آمده با دکتر طباطبایی که علاوه بر فضیلت و خبرت علمی و فرهیختگی اخلاقی از تعهد ملی و میهنی بالایی برخوردار بود و با صلابت رای و اندیشه از هویت و استقلال ملی دفاع می کرد، مانوس شدم. دیر زمانی نگذشت که نقش او در دل همی آویخت و رنگ او به جان همی آمیخت، لذا از طالع میمون و بخت همایون توفیق یافتم در همه کلاس های ایشان بصورت رسمی و یا غیر رسمی حضور پیدا کنم و تا آخرین روزهای حضورش در دانشکده از خرمن دانش او خوشه برچینم. آخرین باری که توفیق دیدار دکتر طباطبایی برایم فراهم شد، در همایش صدمین سالگرد مشروطه بود. وقتی یکدیگر را بعد از چند سالی ملاقات کردیم، ایشان مرا به بغل گرفت، ناخودآگاه اشک از دیدگان هردو جاری شد. در این میان مرحوم احمد بورقانی که خدایش رحمت کند، ناظر ملاقات استاد و دانشجو بودند، او که از دست اندرکاران همایش بود، از من خواست که استاد را متقاعد کنم که در این همایش سخن بگویند. من با صدای بلند گفتم استاد حتما در این نشست سخن خواهند گفت. دکترطباطبایی فرمودند، مثل اینکه دنبال دردسر می گردی؟ روزهای آینده من می خواهم از کشور خارج شوم و ممکن است به خاطر سخنرانی و مطالبی که مطرح می کنم، ممنوع الخروج شوم. منهم پاسخ دادم، شما حتما سخنرانی خواهید فرمود؛ اما به گونه ای سخن بگوئید که مشکلی پیش نیاید. اینجا بود که استاد با سکوت خود رضایت داده و در همایش مشروطه سخنرانی کردند که ارزش این نشست را دوچندان کرد و بر غنای علمی آن فزود. هنوز صدای استاد در این همایش در گوشم طنین انداز است؛ 

 آری اگرچه اخراج دکتر طباطبایی از پالیز علم و ادب و جدایی او از دانشجویانش برای وی بسیار تلخ و دردناک بود و نمی توانست با فراخ گویی اندیشه های خود را اشاعت و اذاعت دهد و با طالبان علم و دانش به مفاوضه و مقاوله نشسته و به محک نقد آنان یافته های علمی و فکری خود را بسنجد؛ اما این شرف اکابر علمی و دانشگاهی که در فضل به کمال و در گفتار بی مثال بود، تسلیم شرایط نشد و علیرغم تالم روحی با جد وجهدی عظیم و سعیی بلیغ با عقال عقل و معانات بسیار عزمش را جزم کرد تا با کوشش رنج افزایی این تحدید را به فراغت و فرصت، تبدیل نموده، از حطام دنیاوی فطام یافته، پروژه خود را با تخمیر اندیشه و سخت کوشی کم نظیر تداوم بخشد. او درخت اندیشه را به گونه ای بارور ساخت که شعله های آن تا سالیان دراز رخشان و آوازش خروشان خواهد ماند. آثار پرشمار و گنجینه علمی و فکری گرانسنگی که او با مهارت کامل و ابداع فراوان به جامعه علمی و دانشگاهی و کسانی که دغدغه ایرانشهر دارند را از خود به یادگار گذاشت، رهروان این راه سترگ در حال و مآل، این میراث بزرگ را توشه مسیر پر فراز و نشیب خود خواهند ساخت. 

اگر چه مشاطه تقدیر بیش از این به استاد ما امان نداد و خامه پر جوش و خروشش از حرکت بازایستاد  و اکنون او از دنیا گسسته و به عالم عقبی پیوسته و روح بلندش از حضیض خاک به اوج افلاک پر گشوده است؛ اما بی شک سید جواد طباطبایی به عنوان پژوهشگری متفحص و ژرف اندیش یکی از تاثیرگذارترین و بزرگترین متفکران ایران است که علم نافع و رای نافذ او چون در شاهوار خواهد درخشید و در آینده ایران تاثیرگذار خواهد بود. نهال اندیشه ای که او غرس کرد و چراغی که برافروخت، بی شک به درختی تنومند و نوری فراگیر تبدیل خواهد شد. همانگونه که خود شارح نظریه و اندیشه بزرگانی چون هگل، فارابی، ابن خلدون، خواجه نظام الملک و... بود، دیگران با شرح و تبیین نظریات وی، عطر پنهان مانده اندیشه های او را وسعت و معنای بیشتری خواهند بخشید تا در ازمنه طولانی چراغ روشنی بخشی باشد که فکر سیاسی در ایران از پرتو پر فروغ آن جلا و استعلا یافته ، راهنمای توسعه و بالندگی سرزمین سبز آمال ها، آرمان ها و آرزوها شود. بی شک این فخر ایران زمین به استظهار دانش سرشارش نقش و سهمی درخور در روشن آرای پگاه ایران زمین ایفا خواهد کرد. یادش گرامی و روحش در آرامش باد.

منبع: جماران

کلیدواژه: زلزله ترکیه و سوریه دانشگاه تهران جواد اطاعت دانشگاه ها سید جواد طباطبایی زلزله ترکیه و سوریه سید جواد طباطبایی دکتر طباطبایی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.jamaran.news دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «جماران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۲۶۶۶۲۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

جذب ۵۰ عضو هیات علمی در دانشگاه شاهد / برخورد با استادی که شکایت دانشجویی داشت

رئیس دانشگاه شاهد گفت: حدود ۵۰ عضو هیات علمی در دانشگاه شاهد در سال تحصیلی جاری جذب شدند.

چلداوی، رئیس دانشگاه شاهد در گفتگو با خبرنگار دانشگاه خبرگزاری دانشجو، با اشاره به جذب اساتید جدید در این دانشگاه گفت: امسال حدود ۵۰ عضو هیات علمی جدید در دانشگاه شاهد جذب شده و این تعداد برای سال تحصیلی آینده افزایش خواهد یافت.

وی در خصوص نحوه جذب اساتید در این دانشگاه گفت: جذب اساتید در دانشگاه شاهد بر اساس آیین نامه جذب انجام می‌شود و مراحل جذب بر اساس قانون صورت می‌گیرد.

وی در پاسخ به اینکه آیا گزارش یا شکایتی از اساتید از سوی دانشجویان صورت گرفته و چه برخوردی در این خصوص انجام شده گفت: از بین ۳۴۴ استادی که در دانشگاه شاهد تدریس می‌کنند، تنها شکایت از یک استاد از سوی دانشجویان داشتیم که این استاد را خودم شخصا خواستم و صبحت کردم که شروع آن هم یکی از دانشجویان بود که این استاد علیه حجاب در کلاس صحبت کرده بود که به این استاد خاطی گفته شد و تذکر لازم دادیم که تاکنون تکرار نشده است.

چلداوی اضافه کرد: شکایت از اساتید در دانشگاه شاهد بسیار معدود است و اگر موردی هم اتفاق بیفتد برخورد لازم صورت می‌گیرد.

دیگر خبرها

  • علی مطهری: حاندان مطهری همه به یک گونه فکر می‌کنند
  • «داستان راستان» نردبانی برای خیزش‌های انقلابی بود
  • کسب چهار افتخار علمی بین‌المللی توسط عضو پیوسته فرهنگستان علوم
  • جذب ۵۰ عضو هیات علمی در دانشگاه شاهد / برخورد با استادی که شکایت دانشجویی داشت
  • گزینه محبوب نکونام استاد فسخ قرارداد شد! | عکس
  • امام صادق(ع) نهضت علمی بزرگی را در جهان اسلام پی‌ریخت
  • خدشه‌دار شدن استقلال دانشگاه؛ «دخالت‌ها در دانشگاه زیاد شده است»
  • راهبردهای علمی و علمی امام صادق(ع) در مقابله با سطحی نگری فکری و عمل گرایی افراطی
  • استاد دانشگاه سمنان عضو هیات علمی نمونه کشوری شد
  • نکوداشت چهره برجسته فرهنگ و ادب کشور «استاد جواد محقق» در همدان